سیسمونی برای بچه خاله سمیه
عزیزدلم
خاله جون سمیه هفته بیست و شش بارداری رو سپری می کنه مامان جون حمیده در گیر سیسمونی و جهیزیه خاله عاطفه است. دو سه روز پیش من و شما و بابایی و مامان جون حمیده رفتیم بازار تبریز تا سیسمونی خاله سمیه رو مامان جون حمیده از مغازه هایی که بابا مهدی میشناخت بخره. تقریبا همه سیسمونی رو خریدیم و تخت و کمدش هم موند برای دو روز دیگه که اونم بابایی با عمو رحیم رفتن آوردن خونه خاله سمیه و مام خونه خاله سمیه منتظر بابایی بودیم که خاله جون برات سوپ درست کردن و خوردین و کلی هم هندوانه خوردین و با عروسکهای ساحل جون ( قراره اسم بچه خاله سمیه ساحل باشه) بازی کردین بعد بابایی تخت و کمدرو آوردن و ساعت نه راه افتادیم تو باران اومدیم خونمون. دست باباجون درد نکنه کلی زحمت کشیدن.
بوس بوس بوس به بابا جون
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی