پریماه برقیپریماه برقی، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 2 روز سن داره

پریماه جان

زردی فرزندم

1392/9/19 8:10
نویسنده : حبیبه
122 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیزدلم

منو شما و بابایی و مامان جون حمیده صبح رفتیم بیمارستان و آزمایش که از پاشنه پای شما خون گرفتن و شما عزیزدلم زردی گرفتین دکتر برات مهتابی نوشت و بابایی از بیمارستان براتون مهتانی گرفتن و آوردیم خونمون و دو شب و روز شما رو زیر مهتابی میزاشتیم شما بی تاب میشدین و گریه میکردین وای از چشم بند نگو که وقتی چشمات رو می بستیم گریه میکردین و من و بابایی هم کلی برات گریه کردیم و کلی دعا کردیم و صدقه دادیم تا تو این دو روز شما عزیزم خوب شدین.

تو این عکس کامل مشخص بود که عزیزم بعد از اینکه اومدیم خونه زردی گرفتی که وقتی هم آزمایش دادین مشخص شد که بله زردی تون 11.2 بود که 13 هم رسید ولی خوشبختانه تا دو روزه دیگه اومد رو 8 و رفع شد.

راستی دختر عمو حسین هم امروز به دنیا اومدن اسمشون آتناست.

دکتر بری شما شیر خشک نان یک بسته نوشتن تا بخورین و زردیتون زود خوب بشه.

به مناسبت تولد شما قراره پنجشنبه این هفته مراسم ایلشمه بگیریم واسه همین شیرینی روز پنجشنبه رو هم از تشریفات گرفتیم دو نوع شرینی خریدم.

شب حاج آقا اومدن با خانواده عمه مهری اینا و مامان جون و اسم شمارو تو گوشتون خوندن بعد از اذن و اقامه که خوندن اسمتون رو فاطمه صدا زدن و پریماه خوشگل ما. حاجی آقا 50 هزار تومان برای شما کادو دادن. البته سیسمونی هم حاجی خانوم براتون آورده بودن دو دست لاف و تشک، یک دست لباس خونه، پیراهن خوشگل، ساعت مچی و سنجاق سر، شلوار لی و سوشرت خوشگل که دستشون درد نکنه.

بیست آذر نود و دو: دیروز کلی برف بارید و قرار بود امروز مهتابی رو ببریم بدیم چون هوا خراب بود زنگ زدیم و گفتیم بعد میاریم اونها هم قبول کردن.

راستی دست عمه رزیتا درد نکنه دو شب رو عمه رزیتا زیر مهتابی شمارو رو پاهاشون نگه داشتن.

بابایی امروز موز و پرتقال واسه روز ایلشمون خریدن.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)