پریماه برقیپریماه برقی، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 2 روز سن داره

پریماه جان

برای تک فرزندم

1394/6/28 12:58
نویسنده : حبیبه
76 بازدید
اشتراک گذاری

من یه مامانم.......
خیلی وقته که دیگه لباسای قبلم اندازم نیست اما......ازینکه میبینم فرزندم روز به روز با بزرگ شدنش لباساش دیگه اندازش نیست حس خیلی خوبی دارم.
خیلی وقته که دیگه وقت نمیکنم ارایش کنم ...اما وقتی فرزندم اراسته است و زیبا همه چی یادم میره.
خیلی وقته که برای خودم وقت زیادی ندارم ....اما ازینکه تمام وقتم صرف رسیدگی به فرزندم میشه یه جور خاصی خوشحالم
خیلی وقته که نتونستم غذامو تا گرمه و لذت داره تا اخرش بخورم......اما وقتی فرزندم شیرشو با میل میخوره و تموم میشه انگار خوشمزه ترین غذاهای دنیا رو خوردم
خیلی وقته نتونستم کتاب مورد علاقمو بخونم.....اما وقتی با عشق با فرزندم حرف میزنم واون به چشمانم زل میزنه زیباترین متن های عاشقانه رو تو عمق نگاهش میخونم
خیلی وقته.......
خیلی وقته......
خیلی وقته........
همه ی این خیلی وقته ها رو با یک لبخند کودکم عوض نمیکنم
دلم ضعف میرود برای دنیای مادری
دنیایی که متعلق به خودت نیستی
همه جا حضور کسی را احساس میکنی که آنقدر بی پناه است که اغوش تو ارام ش میکند
آنقدر کوچک است که دستهای تو هدایتش میکند
آنقدر ضعیف است که شیره جان تو پرورش ش میدهد
مادری را دوست دارم …………. چون به بودنم معنا میدهد
چون ارزشم را به رخم میکشد
و یادم میدهد هزار بار بگویم ((جانم ))کم است برای شنیدن ((مادر ))از امانت خدایم

مادری را دوست دارم ………
هرچند در آیینه خودم را نمیبینم
آن زن خسته …. ژولیده و کم خواب در قاب آیینه را تنها وقتی میشناسم که دستهای فرشته ای به گردنم گره میخورد
و باخنده از من میخواهد که عکسی دو نفره بگیریم
و آنوقت هست که من زیبا میشوم و زیباترین ژست دونفره را در قاب آیینه حک میکنم

مادریم را خیلی دوست دارم
مادریم را خیلی دوست دارم.....

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

میترا
8 مهر 94 10:01
حبیبه جان خیلی عالی بود . خیلی قشنگ نوشتی . ایشالله همیشه در کنار فرشته کوچولوی قشنگ و نازت خوشبخت باشید .
حبیبه
پاسخ
فدات میترا جون بوس بوس بوس