ششمین دیدار نفس جانم

سلام عزیز دل مامان

چون در دیدار پنجم سونوگرافی تو مغزت کیست دیده شده بود بابایی به دکتر امیری گفتن که برای یه ماه دیگه یعنی امروز یه سونوی سه بعدی بنویسه هر چند دکتر میگفت لازم نیست ولی به اصرار بابایی دکتر هم قبول کرد و رفتیم سونوگرافی بابالو و شکر خدا همه چیز خوب و میشه گفت عالی بود. عزیزم لگنت، دستهای نازت، پاهای خوشگلت رو دکتر یکی یکی برامون نشون داد حدود چهل و پنج دقیقه طول کشید و من و بابایی بطور کامل شمارو دیدیم. الهی قربون دست و پای نازت الهی فدای حرکتهای خوشگلت که با ناز و عشوه برای ما حرکت میکردین.

همکار گرامی: جناب آقای دکتر امیری

باسلام

در بررسی انجام گرفته با استفاده از B-Mode,spectral,colour and power Doppler ultrasound

یک جنین زنده و متحرک با ضربانات قلبی منظم و با معیار های بیومتریک معادل رشد سونوگرافیک 20 هفته قابل رویت است.

Biparietal Diameter=46mm

Femur Length=34mm

Fetal Heart Rate=133min

Nasal bone=5mm

Nuchal fold=2mm

میزان مایع آمنیوتیک در حد نرمال است.

جفت خلفی و گرید یک است.

آنومالی ماژور جنینی و یا مارکرهای آنومالی تا این سن از حاملگی دیده نشد.

شواهدی به نفع CPC دیده نشد.

پترن فلوی خونی در Ductus Venosus در حد نرمال است.

شواهدی به نفع رگورژیناسیون از ورای دریچه تریکوس÷ید دیده نشد.

نظریه:

حاملگی معادل رشد سونوگرافیک 20 هفته (F).

   با احترام

      دکتر بابالو

عزیزم من میخوام اسم نازت رو نگین بزارم ولی بابایی محدثه یا حنانه میخواد فعلا من نگین جان صدات میکنم و بابایی بخاطر من راضی شده ولی تا یه دختر به اسم حنانه میبینه میگه منم حنانه میخوام. پسر خاله ابوالفضل و دختر خاله سما میان خونه ما و دست میزارن رو شکمم و میگن خاله، نگین چرا رفته تو شکم شما چرا نمیاد بیرون با ما بازی کنه.

مامان جون حمیده یه جوجه بزرگ کشیدن و داخل شکم جوجه هم یه جوجه کوچولو و به اونا توضیح دادن که این جوجه بزرگه خاله حبیبه است و جوجه کوچولوی تو شکمش هم نگین خانم خوشگل.

عاشقانه و بیصبرانه منتظر آمدنت هستیم.

اتاق خواب من و بابایی عوض شد و اتاق شمارو داریم کم کم آماده میکنیم انشالله خدا بخواد میخوایم تا آخر ماه مهر همه چی رو برات بخریم. یه سری هم بافتنی برات بافتم پاپوش، شلوار آستین دار، شال و کلاه، دستکشو چندتا عروسک. عزیزم ناشیانه است ببخشید.

عزیزم عید فطر 18 مرداد 92 روز جمعه بود و شبنه هم تعطیل بود. بابایی جمعه بازار نرفتن و شنبه ها هم روز تعطیل بابایی بود و منم که تعطیل بودم به همراه شما کلی خوش گذشت. دو روز تعطیل در کنار شما و بابایی. عالی بود خیلی عالی.

دوستت دارم عزیز دل مامان