پریماه برقیپریماه برقی، تا این لحظه: 10 سال و 5 ماه و 3 روز سن داره

پریماه جان

لک لانه گزینی 17 فروردین 92

سلام نفسم شب رفته بودم دستشویی لباس زیرم یه لک کوچولو بود عزیز دلم نمیدونم چرا حسی بهم می گفت این لک نمیتونه لکهای قبل از پریود باشه تو نی نی سایت از دوست جونا یه چیزهایی در مورد لک لانه گزینی یاد گرفته بود و حسم میگفت این یعنی آمدن و تو دلم چسبیدن شما عزیز دل مامان. بعد از سیزده بدر خسته و خواب آلود بودم و حال خوبی نداشتم یه حس عجیب که توصیفش غیر ممکنه ولی همه اینا خبر از وجود شما میداد. خبر آمدنت رو به بابا مهدی دادم و گفتم حدس میزنم یه خبرهایی باشه بابایی گفتن باید آزمایش بدی. یعنی تا نوزده باز باید صبر کنم و وجودت رو با آزمایش ثابت کنم. ولی شما توی دلم هستی اینو مطمینم و از حالا برای سلامتیت دعا میکنم که صحیح و س...
17 فروردين 1392

سیزده بدر سال 92

جیگر من امسال سیزده بدر خانواده بابایی همه عمه هات با مامان جون و آجان رفتن طبیعت من و بابا یی تا ظهر خونه بودیم و حوالی ظهر عمه مهری اومد و ما رو هم برد. عزیزم به نظر من و باباجونت اولین نطفه شما در همین روز تشکیل شد.  
13 فروردين 1392

روزهای انتظار برای آمدن فرشته آسمانی

سلام عزیزدلم اخ که این روهای انتظار چقد سخت بود اوایل فروردین نود و دو به دید و بازدید سرگرم بودیم ولی تا نوزده فروردین همه فکرمان این بود که آیا این ماه می شود که نی نی کوچولوی ما بیاید؟دعا دعا دعا انتظار برای رسیدن به نوزده فروردین........................ خدایا دل همه منتظران نی نی رو شاد بفرما الهی آمین. ...
5 فروردين 1392

یک فروردین سال 92

سلام بر نفس مامان عزیزدل مامان من و بابایی 5 آذر 90 عقد کردیم و بعد از عقد از اونجایی که بابایی خونه آماده داشت رفتیم خونه خودمون و حدود یک سالی در عرف ما نامزد بودیم ولی در کل باهم زندگی میکردیم تا اینکه 29 دی ماه 91 عروسی کردیم و رسما و عرفا رفتیم سر خونه و زندگی خودمون. عزیزم پریودهای مامانی 19 هر ماه بود و آخرین پریودم 19 اسفند 91 بود. عید سال 92 رو من و بابایی و انتظار اومدن شما به خوبی و خوشی سپری شد ولی انتظار برای اومدن شما خیلی سخت بود خیلی.............   ...
1 فروردين 1392